مروري بر عوامل اصلي پيروزي انقلاب اسلامي
پيروزي انقلاب اسلامي در بهمن ماه سال 1357 در ايران ، تحولي عظيم و شگرف محسوب مي شود. وقوع اين رويداد منحصر به فرد ، در سال هاي پاياني قرن بيستم، بسياري از نظريه پردازان انقلاب را شگفت زده کرد. حال پس از گذشت سه دهه، هنوز هم بسياري از ابعاد اين انقلاب براي جهانيان و حتي مردم اين مرز و بوم ناشناخته مانده است. به طور کلي آثار اين حادثه تاريخي را مي توان به دو دسته تقسيم کرد:
الف - آثار تاريخي : که قسمت عمده آثار مربوط به انقلاب اسلامي را تشکيل مي دهد. خاطرات کارگزاران رژيم پهلوي و ماموران کشورهاي بيگانه ، در اين بخش قرار مي گيرد. اين آثار ارزش علمي ندارد، ولي دربردارنده مواد خام و اسنادي است که در تحليل انقلاب داراي فوايدي مي باشد .
ب آثار تحليلي: مطالعه رويداد مهم انقلاب اسلامي و مطالعه زواياي گوناگون آن ، در اين بخش مي گنجد. هر نويسنده بر اساس سابقه و پيش فرض هاي ذهني خود اين پديده را مورد ارزيابي قرار مي دهد.
آثار موجود در اين زمينه را مي توان طبقه بندي نمود . بعضي آثار مربوط به پيروزي انقلاب به عامل اقتصاد و توسعه توجه دارد ، برخي به نقش عوامل روان شناختي ، مواردي نيز به نقش استکبار جهاني و برخي ديگر به نقش فرهنگ و در نهايت بخش ديگر به بعد معنوي و ديني نظر دارد.
آن چه حايز اهميت است بوده و اين نوشته در صدد پاسخگويي به آن است ، در حقيقت بررسي عوامل اصلي پيروزي انقلاب در سال 1357 مي باشد و اين نکته که نقش دين و مذهب تا چه اندازه در شکل گيري و موفقيت آن تعيين کننده بوده است؟
با توجه به اسناد و آثار مکتوب در اين زمينه ، فرضيه هاي متعددي را مي توان در نظر گرفت . اما مهم ترين فرضيه ، اين است که "اسلام در شکل گيري و تکوين انقلاب نقش اساسي و تعيين کننده داشته است." منظور از " اسلام " همان "مکتب تشيع " است که مشتمل بر جهان بيني و نظام فقهي، حقوقي، سياسي و اخلاقي مخصوص خود مي باشد. مقصود از "انقلاب " نيز تعريفي است که استاد مطهري (ره) از اين واژه ارائه مي دهند. ايشان انقلاب آن را " طغيان و عصيان مردم يک ناحيه و يا يک سرزمين عليه نظام حاکم موجود براي ايجاد نظمي مطلوب " معرفي مي کنند. (1)
دين و انقلاب
پاسخگويي به اين سوالات که آيا اسلام با سياست رابطه اي دارد يا خير ، سرشت و ماهيت دين نسبت به تغييرات اجتماعي و انقلاب چيست ؟ تعريف قلمرو دين و اين که آيا دين مانع انقلاب است يا موجب و برانگيزاننده آن؟
ديدگاه هاي متعددي در باره اين مسئله وجود دارد. برخي وجود دين را فقط و فقط براي پاسخگويي به نيازهاي روحي و فردي لازم مي دانند و دين يک سلسله تعاليم اخلاقي و پند و اندرز تعريف مي شود. در اين رويکرد، دين مجموعه اي از باورها و فارغ از موقعيت هاي اجتماعي و سياسي جامعه است. اين تلقي بيشتر با آيين تحريف شده مسيحيت و تحولات پس از رنسانس، که منجر به جدايي دين از سياست شد، منطبق و البته اسلام با اين نگرش به شدت مخالف است.
ديدگاه ديگر نسبت به دين ، نگاه محافظه کارانه است . تحليل مارکسيستي از دين در اين چارچوب مي گنجد که بر اساس آن ، دين تنها در خدمت برخي از اقشار جامعه خواهد بود .
بدون ترديد ، دين کارکردهاي مؤثري از خود در عرصه اجتماع باقي مي گذارد و ايجاد وحدت و روحيه همبستگي و يکپارچگي و تنظيم برنامه زندگي انسان ها در عرصه اجتماع است. با دقت در حوادثي که منجر به انقلاب فرانسه گرديد ، مشاهده مي کنيم که اين انقلاب با هدف جدايي دين از سياست صورت گرفت ، به همين دليل در شکل گيري آن ، آيين مسيحيت نقشي نداشت و رهبران اين انقلاب نه تنها دخالت مذهب را در امور سياسي منع مي کردند، بلکه ، مذهب را صرفاً در قلمرو مسائل شخصي قلمداد کردند.
انقلاب اسلامي در ايران نقطه مقابل انقلاب فرانسه است. ريشه اين انقلاب از اسلام بوده و با هدف احياي دين و حاکميت ارزش هاي ديني در عرصه اجتماع شکل گرفت.
اسلام و انقلاب اسلامي
دين مبين اسلام مبتني بر يک نظام ارزشي است که در آن ، شاخص هاي جامعه سياسي آرماني عرضه شده است. رهبران ديني شيوه ها و راهکارهاي عملي تحول و دگرگوني جامعه را ارائه مي دهند و اسلام در پردازش شيوه ها، در مقايسه با ساير مکاتب ، معيارهايي دارد که با آنچه امروزه در جهان رايج شده ، متفاوت مي باشد. حرکت در چارچوب اسلام ،حاکميت اخلاق و اينکه اسلام استفاده از هر وسيله براي رسيدن به هدف را جايز نمي داند ، خطوط کلي حاکم بر اين شيوه هاست.
بسياري از ابعاد نظام سياسي اسلام در قرآن کريم ، آمده و انقلاب اسلامي ايران الهام گرفته از تعاليم آن و تاريخ تشيع است.
ارائه نگرش صحيح و سازنده از تاريخ اسلام و سيره اهل بيت (عليهم السلام ) باعث تحول فکر و انديشه مردم است و برخي معتقدند علت اصلي وقوع انقلاب اسلامي در ايران ، روح حاکم بر تفکر و جهان بيني اسلامي بود. پيش از ايجاد هر انقلاب مردمي در جامعه ، انقلاب فردي در درون رخ مي دهد. (2)
قرآن کريم مي فرمايد: مردم و جامعه تغيير نمي کنند، مگر آنکه خود افراد تغيير و تحول يابند. (3)
ازآنجا که براي ايجاد انقلاب در انديشه، بايد در جهان بيني و وضعيت روحي جامعه تحول ايجاد شود، از رسالت هاي مهم پيامبران و انبياء الهي ، دگرگوني فکر و انديشه است.
نظام اعتقادي اسلام نقش مهمي در موضع گيري انسان در عرصه اجتماع دارد. هر چه اعتقادات و باورهاي جامعه از استحکام بيشتري برخوردار باشد ، نقش موثرتري در مواجهه با مشکلات ايفا مي کند. روح حقيقي توحيد، نفي فراعنه وشرک و طاغوت را به همراه دارد و در مسير مبارزه با ظلم ، قدرت پايداري مي دهد.
اعتقاد به آخرت، الهام بخش مبارزه ، شهادت طلبي و اجراي حدود الهي در جهان است. دو اصل نبوت و امامت نيز گوياي سيره عملي رهبران ديني به عنوان الگو و راهنماي مردم به شمار مي رود. زندگي سراسر مبارزه و جهاد ائمه اطهار (ع) در تاريخ پرافتخار شيعه ، درس بزرگي براي پيروان آنان در طول تاريخ است. به همين دليل، تحولات انقلاب در طول تاريخ پس از عصر غيبت امام عصر (عج)ريشه در قيام عاشورا و موضع گيري سياسي ، مبارزاتي ائمه معصومين دارد.
هم چنين نظام حقوقي اسلام، ضرورت حاکميت الهي در جامعه ، اهميت عنصر اجتهاد و نهاد مرجعيت، جهاد، امر به معروف و نهي از منکر نقش مهمي در اتخاذ روش هاي انقلابي در مواجهه با حاکمان غيرديني دارد.
در نظام تربيتي اسلام نيز عناصر مهمي براي مواجهه با طاغوت وجود دارد. استاد شهيد مطهري (ره) معتقد است که نفي روحيه تمکين و سازش و در مقابل، واجد روحيه پرخاشگري بودن، طرد و انکار از زمينه هاي مهم عصيان و مقاومت عليه رژيم هاي ضد ديني به شمار مي رود. (4)
در يک نگرش کلي کارکردهاي مهم ايدئولوژيک دين از سويي، به چالش طلبيدن وضع موجود جامعه و از سوي ديگر، ترسيم آينده اي مطلوب و آرماني و ارائه راهکارهايي براي حرکت از وضع موجود به وضع مطلوب است.
رژيم ستمشاهي و حذف اسلام از زندگي مردم
در شکل گيري انقلاب اسلامي ايران، يکي از شاخص ها ، اسلام زدايي ، توسط رژيم گذشته است. در پيدايش جنبش ها و نهضت ها ، اسلام ، همواره از موانع عمده مقابله با استعمار و استبداد به شمار مي رفته است. در عصر حاکميت پهلوي، اين رژيم، با کمک و حمايت آمريکا و انگليس روي کار آمد و اسلام زدايي را از اصول ثابت سياسي اش محسوب مي دانست .
به عنوان مثال از محورهاي عمده اسلام زدايي و تلاش رژيم پهلوي در تحقق اين امر مي توان به برپايي جشن هاي 2500 ساله که با هدف تحقير فرهنگ و تمدن اسلامي و بازنويسي آثار تاريخ باستان اشاره نمود. اين اقدام با انجام تبليغات فراوان داخلي و خارجي و هزينه هنگفت در تخت جمشيد برگزار شد و منجر به واکنش شديد امام خميني (ره) گرديد. (5)
هم چنين برگزاري يادبود هزاره فردوسي به منظور تأکيد بر زبان فارسي ، حذف واژه هاي عربي ، حفظ مليت ايراني و ترويج آئين زرتشت از ديگر اقدامات اين رژيم در عصر پهلوي اول بود.
حکومت پهلوي مي کوشيد با استخدام نويسندگان ، احکام ديني را در قالب رمان و داستان به استهزابگيرد و با انتشار کتاب هايي که توسط غربزدگان نوشته مي شد ، در القاي بي ديني و ايجاد شبهه و در نتيجه تضعيف ايمان و باورهاي مذهبي مردم تلاش کند. نگارش مقاله «رشيدي مطلق » در حمله به رهبر انقلاب در سال 1351 از جمله اين اقدامات بود و چاپ اين مقاله موجب واکنش مردمي و رخداد قيام 19 دي و شتاب گرفتن انقلاب در ايران گشت.
ترويج فساد و فحشا از ديگر اقدامات رژيم شاه بود که با هدف بي تفاوت سازي نسل جوان جامعه شکل
مي گرفت. (6)
تحريک اقليت هاي ديني از ديگر مظاهر اسلام زدايي به شمار مي رفت.
گسترش روابط با اسرائيل و حمايت از بهاييان نيز از سياست هاي مهم رژيم بود که موجب اعتراض شديد حضرت امام خميني (ره) در آن زمان قرار گرفت.
ويژگي هاي رهبري انقلاب
از جمله شاخص هاي اسلام در انقلاب ايران ، نقش رهبري است . رهبري حکومت اسلامي ايران در شخصيت حضرت امام خميني تبلور يافته بود که نقش هماهنگ کننده نيروهاي انقلابي را ايفا مي کرد.
مهم ترين ويژگي هاي رهبري انقلاب اسلامي ايران :
- مبارزه بر پايه دين و معنويت و عمل به وظيفه
- برخورداري از مقام مرجعيت و فقاهت
- تأسي از قيام و حماسه عاشوراي حضرت سيد الشهداء (ع)
- پايان دادن به افسانه جدايي دين و سياست
- عدم وجود حزب و گروه خاص در پيشبرد انقلاب
- شجاعت در معرفي آمريکا و اسرائيل به عنوان اساس عقب ماندگي و بدبختي مردم
- احياي تفکر و بصيرت ديني در جامعه
و پيام هاي رهبري
که در قالب مفاهيم اسلامي بيان ميشد و نقش مهمي در بسيج مردمي و در طول شکل گيري انقلاب داشته است. محتواي اين پيام ها و موجي که توسط آن در بين مردم ايجاد مي شد بيانگر هدفي بود که رهبري در بسياري از اعلاميه ها به آن اشاره کرده و بر آن اصرار مي ورزيد ، يعني اعتلاي کلمه حق و استحکام مباني ديني ، که رژيم گذشته در صدد محو و نابودي آنها مي کوشيد. (7)
با دقت به مواضع امام (ره) در روند شکل گيري نهضت، مشاهده مي کنيم که نخستين مخالفت ها از سوي امام ، که در آن قيد اسلام و سوگند به قرآن کريم حذف شده بود، در اعتراض به لايحه «انجمن هاي ايالتي و ولايتي » آغاز و منجر به اعتراضات وسيع مردم به اين لايحه درشهرهاي گوناگون گرديد.
هم چنين کشتار مدرسه فيضيه در سال 1342 و قيام 15 خرداد، که منجر به شهادت صدها تن از ياران امام شد، نتيجه واکنش رهبري در قبال سياست هاي ضد اسلامي رژيم بود. شهادت سيد مصطفي خميني فرزند امام راحل در سال 1356 و اعتراض رهبر انقلاب به شاه در همان سال از نقاط عطفي به شمار مي رود که در نهايت، منجر به سقوط رژيم شاه در سال 1357 گرديد.
نقش مساجد در پيروزي انقلاب
نقش مساجد به عنوان يکي از کانون هاي مهم تجمع ، تبادل پيام ها و تعميق جريان انقلاب حايز اهميت است.
در تکوين انقلاب اسلامي، نهادهايي چون مساجد که مرکز تجلي فرهنگ اسلامي هستند ، نقش سازماندهي نيروهاي درگير با رژيم را ايفا مي کردند. در صدر اسلام نيز، علاوه بر آنکه مساجد ،کانوني براي عبادات محسوب مي شدند، مرکز فعاليت هاي اجتماعي نيز به حساب مي آمدند. از سوي ديگر، در حملات دشمنان به جهان اسلام نيز مساجد از اولين کانون هايي بوده اند که مورد تخريب و هتک حرمت قرار گرفته اند. (8) مسجد در طول تاريخ اسلام ، کانون عبادت، آموزش، پايگاه قضاوت و داوري ، مکاني براي ارتباط جمعي و تبادل اخبار و پايگاه جهاد و حرکت هاي انقلابي بوده است.
نهضت امام خميني (ره) ، که موجب احياي مفاهيم اسلامي بود، باعث تحول در کارکرد دين و ايفاي همان نقش هاي اوليه اي گرديد که مسجد داشت. امام راحل در اين زمينه فرمودند: «مسجد در صدر اسلام هميشه مرکز جنبش حرکت هاي اسلامي بوده است. از مسجد تبليغات اسلامي شروع مي شده است و از مسجد قواي اسلامي براي سرکوبي کفار و وارد کردن آنها در زير بيرق اسلام (حرکت مي کرده است) و هميشه در صدر اسلام، مسجد مرکز حرکات و مرکز جنبش ها بوده است.» (9)
امام معتقد بود ، مساجد به منزله سنگرند که بايد از آنجا به دشمن شبيخون زد، (10)
امام امت در اين زمينه در سال 1357 و در پيامي اعلام مي کنند که گويندگان در مساجد وظيفه دارند مصايب رژيم را در طول پنجاه سال سلطنت پهلوي به اطلاع مردم برسانند و آنها را آگاه کنند. (11)
در نتيجه ، نقشي که مساجد در شعله ور ساختن انقلاب تا پيروزي آن به عهده داشتند و تعرضي که رژيم به برخي مساجد داشت و منجر به تعطيلي و آتش زدن بعضي از آنها گرديد، نشان دهنده ماهيت انقلاب و به عبارت ديگر، نقش اسلام در تکوين و شکل گيري انقلاب است.
مناسبت هاي ديني
نمادهاي اسلامي نشانه همبستگي جامعه ديني به شمار مي روند . تاسوعا، عاشورا و اعياد اسلامي مانند غدير خم از جمله اين نمادها هستند. رژيم ستمشاهي مي خواست روزهايي چون جشن تاجگذاري را به عنوان جايگزين معرفي کند و اين نمادها را، که ريشه در اسلام و فرهنگ ايران داشت، کمرنگ جلوه دهد و از بين ببرد. بزرگترين اعتراضات مردمي در طول انقلاب در تاسوعا و عاشوراي حسيني شکل گرفته است. قيام 15 خرداد نيز مصادف با ايام عاشورا بود. در سال 1357، بيش از دو ميليون نفر در تهران در راهپيمايي اين روز شرکت کردند که موجب شگفتي ناظران خارجي شد.
برگزاري مراسم يادبود براي شهدا از ديگر نمادهاي ديني است که موجب تداوم حرکت انقلاب شد. اين اقدام از سال 1356 شروع شد.
حضرت امام با توجه به نقشي که محرم و صفر در تکوين و تداوم انقلاب داشت، بر حفظ سنت هاي آن تاکيد فراواني داشته و آن را ضامن حفظ و تداوم انقلاب مي شمردند. (12)
بي شک نقطه آغاز انقلاب، موقعيت ها و ايامي بود که در آن انقلاب شتاب فزاينده اي به خود مي گرفت. ايام و موقعيت هاي مذهبي متعلق به اسلام نظير تاسوعا، عاشورا و اربعين حسيني از اين قبيل بود.
روحيه شهادت طلبي و ايثار
اسلام در مواجهه با ظلم و دفاع از حقيقت، مسلمانان را به جهاد با جان و مال دعوت مي کند. پايداري در جهاد ، گاه منجر به پيروزي و گاه منجر به مرگ مي گردد که در فرهنگ اسلامي، از آن به «شهادت » تعبير مي شود. تاريخ اسلام سرشار از قيام شيعيان در جهت حاکميت خود و دفاع از آن بوده است. در سايه مکتب اسلام، مرگ و کشته شدن در راه دفاع از ارزشهاي ديني ، فوز عظيم تلقي مي گردد .
انتشار آثار مهمي درباره «جهاد» و «شهيد» از جمله کتاب شهيد مطهري ، نشانگر تاثير نهضت احياگر امام خميني و ديگر انديشمندان اسلامي است. انقلاب اسلامي ترجمان بسياري از آيات و روايات، به ويژه در زمينه «شهادت» و «جهاد» است. از سوي ديگر، سخنان و پيام هاي امام درباره شهيد و شهادت طلبي، خود، انگيزه و محرک تداوم حرکت انقلاب شد. وصيت نامه شهداي انقلاب و دعوت آنان از مردم براي حفظ تداوم انقلاب نيز از عوامل مؤثر در ادامه راه آنان بود.
يکي از کارگزاران رژيم نيز در تحليل انقلاب اسلامي به عنصر شهادت طلبي اشاره کرده و مي نويسد: «توجه به آميخته اي که از مذهب و نيروي جوانان در ايران به وجود آمده سر اصلي سقوط شاه را مکشوف مي کند. در اين ميان، اگر کسي به اهميت نقش شهادت طلبي در مذهب شيعه نيز آگاهي داشته باشد حتما به خوبي مي داند که در اين مذهب، اگر کسي کشته شود قدرتش از کسي که او را کشته است به مراتب افزون تر خواهد بود.» (13)
رهبري انقلاب در مواضع متعدد بر شهادت، صبر، استقامت و اعتقاد به اصل «احدي الحسنيين » تاکيد مي کنند. بر اساس اصل انجام تکليف الهي، امام ، اعلام کردند که ما تکليف الهي خود را ادا مي کنيم و به احدي الحسنيين نايل خواهيم شد.
شعارهاي مردمي
شعارهايي که در طول درگيري مردم با عوامل رژيم ارائه مي شد ، حاکي از ماهيت فکري انقلاب و
آرمان هاي والاي امام بود قريب به اتفاق شعارهاي مردمي در طي سال هاي شکل گيري انقلاب برخاسته از اسلام و مهم ترين خواسته آنها ايجاد حکومت اسلامي و احياي دين بود.
ديوار نوشته هاي سال 1357 نشان مي دهد که بيش از 90 درصد شعارها در حمله به رژيم پيشين و کارگزاران آن، حمايت از امام، تاييد اسلام، حکومت اسلامي، شهدا و تلاش در جهت وحدت مردم براي تداوم مبارزه است.(14)
انقلاب اسلامي ايران بر اساس اراده ملت مسلمان که دل نگران فرهنگ اسلام بودند، ايجاد شد. در ايران، انقلاب به گونه اي بي نظير ساخته شد. اينکه ماهيت اين انقلاب فرهنگي است و اسلام در آن نقش تعيين کننده دارد موجب نفي عوامل ديگر نمي شود، ولي فرهنگ ديني عاملي اساسي بود و عوامل ديگر ضميمه آن.
نکته ديگر که نبايد از آن غفلت کرد اين است که جامعه ديني ايران به دنبال حضور استعمار غرب و استبداد داخلي، طي سده اخير، هرگاه زمينه را مهيا ديده به صحنه آمده است، جنگ هاي ايران و روسيه در عصر قاجاريه تا قضيه گريبايدوف ، نهضت تنباکو، نهضت مشروطيت، نهضت جنگل، قيام خياباني، واقعه مسجد گوهرشاد، نهضت ملي شدن نفت و قيام سال 1342 همه نشانگر نقش دين در حرکت آفريني اجتماعي مردم ايران است.
انقلاب اسلامي ايران ، اتفاقي عظيم و تاريخي بودکه بدون بصيرت و استقامت و پايداري مردم و مهم تر از همه اراده خلل ناپذير رهبر نستوه آن ، امکان به وقوع پيوستن نداشت. رهبر و هدايت جامعه به دست مبارک امام راحل نه تنها در ايران که در تمام جهان بي نظير بوده و هست. يادش گرامي
منابع :
1. مرتضي مطهري ، پيرامون انقلاب اسلامي، قم، ص 29
2. محمد تقي مصباح ، جامعه و تاريخ ، ص242
3. قرآن کريم ، سوره رعد ، آيه 11
4. مرتضي مطهري، همان، ص 55
5. سيد حميد روحاني، بررسي و تحليلي از نهضت امام خميني، تهران، ص 18
6. فخر روحاني، اهرمها، سقوط شاه و پيروزي انقلاب اسلامي، تهران، ص 137
7. سيد حميد روحاني، همان، ج 1، ص 417
8. عباس سعيد رضواني، بينش اسلامي و پديده هاي جغرافيايي، ص 35
9. حضرت امام خميني (ره)، صحيفه نور، ج 18، ص 276
10.، همان ج 1 ، ص 148 و 190 ، ج 15 ، ص 158
11. همان ، ج 2، ص 84
12. همان ، ج 15، ص 204
13. فريدون هويدا، اسرار سقوط شاه، ترجمه مهران، ج 1، ص 110
14. مهدي محسنيان راد، بررسي ديوارنوشته هاي دوران انقلاب، فصلنامه رسانه ، ش 4 (زمستان 1369)،
ص 24
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 23 صفحه بعد